زندگی پس از زندگی، چگونه ساخته شد؟ رکورد تاریخ تلوبیون را شکستیم!
نشست نقد و بررسی برنامه زندگی پس از زندگی با حضور تهیه کننده و کارشناس این برنامه برگزار شد. عباس موزون در این نشست از شکستن رکود تاریخ تلوبیون خبر داد.
نشست تخصصی برنامه «زندگی پس از زندگی»، با موضوع بررسی احوالات تجربه گران مرگ موقت، با حضور دست اندرکاران این برنامه به صورت پرسش و پاسخ در خبرگزاری حوزه برگزار شد.
محمد رسول صفری دبیر این نشست عنوان کرد: این برنامه که از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی در سالهای جاری است در خبرگزاری حوزه مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
دکتر عباس موزون، تهیه کننده و کارشناس مجری این برنامه، در خصوص چگونگی ساخت این برنامه گفت: این برنامه در خصوص افرادی است که بیرون از بدن مادی را تجربه کردند و به بدن برگشتند.
زندگی پس از زندگی، چگونه ساخته شد؟!
۲۵ سال پیش با پژوهشهای یک روانشناس آمریکایی به نام دکتر ریموند مؤدی آشنا شدم که ایشان متوجه شده بود که برخی از افرادی که به کما میروند و بر میگردند، مشاهدات مشترکی دارند که این مشاهدات جزو کارکردهای مغز نیست. ایشان برای اولین بار در تاریخ رسانه ایران در فصل دوم با ایرانیها گفت وگو کرد.
کلماتی مثل مرگ، فوت و موت را میتوانیم با معانی و تفاسیر مختلفی که در آن صاحب نظران بحث کردهاند بحث کنیم. ولی ما از آن چیزی به عنوان مرگ صحبت کنیم که همه جامعه آن را مرگ میدانند. ما بیان کردیم که مرگ وجود ندارد و چیزی هم که وجود ندارد ترس هم ندارد.
ترسناکتر از مرگ، «من» است
اینکه مرگ وجود ندارد به این معنی است که مرگ انسان وجود ندارد. مرگ یک خلقت ترسناک نیست بلکه مرحلهای برای کاملتر شدن است. سخن ما این است که مرگ ترس ندارد، «من» ترس دارد. اگر من خوب باشم به عزیزی میرسم تا جایی که امام علی (ع) میفرماید که علاقه من به مرگ مانند علاقه نوزادی به شیر مادر است.
اگر مسایلی که در این سریالها عنوان میشود منقه نباشد آسیب زا است؛ ولی چهار کارشناس مذهبی در فصل دو فعالیت کردند و در فصل قبل نیز ۱۲ کارشناس علم الادیان و ابدان مورد استفاد گرفت.
_برای انتخاب تجربه گران فرایند راستی آزمایی داریم و در اینها تجربیاتی که پالوده شدهاند انتخاب میشوند. صرف این انتخاب از آفتها جلوگیری میکند. اگر دست به این کار نمیزدیم که این تجربیات وجود دارد و نمیتوانستیم به آنها بی اعتنا باشیم. در اینترنت قلعهای ساخته نمیشود و این تجارت در درون خانههای ما است. اگر کار نکنیم روزی حسرت میخوریم که راه را برای انتشار ضلال بازگذاشتیم. حق منتشر نمیشود مگر آن مسیری که از آن ضلال منتشر میشود.
زمانی که این محتوا برای این کار انتخاب شد چند شبکهای که در جریان قرار گرفتند؛ اما برای تولید و پخش آن تردید داشتند به همین علت اول باید تولید میکردیم و بعد تصمیم گیری میشد.
این بحث بسیار لغزنده است و به همین دلیل است که کسی تا کنون دنبال این کار نرفته است. اگر میخواستیم بسازیم نمیتوانستیم یک قسمت بسازیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم کل کار را با هزینه شخصی بسازیم. وقتی کار تمام شد با دو شبکه صحبت کردیم. در شبکه چهار به دلیل اینکه محدودیتهای ساختاری شبکه دیگر وجود نداشت و مدیر شبکه چهار نیز با شهامت و دید مدبرانه این برنامه را انتخاب و خطرپذیری کرد.
زندگی پس از زندگی رکورد تاریخ تلوبیون را شکست
تا سال قبل میتوانستیم شبکه چهار را کم مخاطب بدانیم ولی رکود تاریخ تلوبیون شکسته شد. یکی از برنامههای طنزی که پنج دوره است که هرسال ساخته میشود و از بهترین مجریان نیز استفاده شده است رکورد دوازده میلیون بیننده دارد؛ اما این برنامه در یک ماه به ۱۱ میلیون مخاطب رسید و به لطف خدا این برنامه رکوردی زده که دیگر نمیشود به شبکه چهار، شبکه کم مخاطب گفت؛ زیرا کم مخاطب بودن شبکه چهار دیگر یک مساله تاریخی بود که تمام شد.
مردم نشان دادند که اگر برنامهای خوب باشد کاری به شبکه ندارد همچنین این مساله ثابت کرد که مردم ما عمیقاً دین مدار هستند. پس همه این موفقیتها مرتبط به مردم ایران هستند که دینی هستند. نگران نباشیم که کسی بگوید مردم ایران دین مدار نیستند؛ زیرا مردم ما معنی گرا و غیب دوست هستند و باید این معنا گرایی را باورکنیم.
اخیراً بحثی را با مدیران شبکه چهار مطرح کردیم؛ ولی اتفاق خوبی به نفع مخاطب ایرانی تلویزیون باید بیافتد و آن هم مخاطب پروری است؛ زیرا مخاطب تلوزیون باید نسبت به فرایند تولید یک برنامه حرفهای شود. برخی مخاطبان به حدی حرفهای نیستند که تفاوت برنامه ضبط شده و زنده را نمیدانند.
در بحث سانسور نیز باید گفت که مخاطبی که اطلاع حرفهای از فرایند تولید ندارد تصور میکند که یک مصاحبه تلوزیونی خیابانی که ۲۰ ثانیه بوده ممکن است ۲ ساعت طول کشیده باشد و از فیلم خام تنها ۱۰ ثانیه پخش شود که به این مساله سانسور نمیگویند.
نسبت فیلم خام به فیلم پخش شده حدود یک سوم یا یک چهارم است.
مخاطبی که این نکته را نمیداند حس زیرکی درون دارد که تصور میکند که چرا فلان جمله بیان نشد و تصور میکند که توانسته است یک سانسور را کشف کند و برای همین روی اینترنت و محافل دوستان مانور میدهد. غرض و منظوری در یک جمله نهفته است. وقتی میخواهیم مخاطب آن غرض را متوجه نشود باید آن را رعایت کنیم. در تمام دنیا سانسورهای مذهبی و ارتباطی و اجتماعی و اقتصادی انجام می شودولی فرق آن با کوتاه سازی بسیار است.
مثلاً ما اعلام میکنم دربرنامه که همه کسانی که در این برنامه صحبت کردهاند ۴۰ دقیقه صحبت کردند. محمد زمانی قلعه نزدیک به ۱۰ ساعت صحبت کرد. به همین دلیل باید کوتاه سازی صورت میگرفت. گاهی مجبور میشویم چهل و پنج دقیقه یک بحث را حذف کنیم چون بحث ربطی به برنامه نداشت.
مخاطبی بود که از شمال مهمان برنامه بود و بیش از شش ساعت صحبت کرد. مخاطب در مقابل دوربین سه و نیم ساعتی که من خواب بودم صحبت کرد. وی در تهران ماند و روزبعد هم حرف زد. سپس گفت که اگر میگذاشتند ده ساعت دیگر هم صحبت میکردم به همین علت در این زمینه مجبور میشویم که کوتاه سازی کنیم.
یک مورد در فصل یک برداشتیم و نام آن سانسور بود. این مورد نیز روح از بدن خارج شد و گناه قبیحه ای را دیده است. این مساله را به دلیل حرمت حریم خانوادگی حذف شد که کار درستی بود
بازخورد این برنامه در شبکه چهار بی سابقه بوده ودر برنامههای معارفی نیز کم سابقه است. این مساله برای ما فرصت خودنمایی نیست زیرا ما در این برنامه کارهای نیست. این برنامه یک صاحب کار است که از همه ما متبحرتر است و او است که کار را پیش میبرد.
در صفحه اجتماعی این برنامه بخشی از بازخوردهای مردم نیز بیان شده است. تا امروز ۱۱۵ واکنش عنوان شده است که ترک گناهان کبیره، رد حق الناس، حق النفس و… از جمله این واکنشها بوده است همچنین فرد آتئیستی در آلمان با دیدن برنامه فصل یک به خداباوری رسید و سه نفر نیز از خودکشی نجات یافتند.
برخی عنوان میگفتند که آیا از سواستفاده ها نمیترسید؟ بنده کتاب رئوف عبید را در ۱۵ سالگی مطالعه کردم. بنده این تجارب را در حوزه مکتوب مطالعه کردم. در آنجا مشاهده کردم که بحث تناسخ رواج دارد. سکوت ما ادامه همین روند بود که این روند همچنان ادامه دارد و ما در این زمینه در مقابل این روند خیلی هم دیر اقدام کردیم.
۱۵ سال پیش تجربه گری نزد رهبری رفتند و ایشان هم گفتند که در این زمینه برنامه بسازید که البته چندان دیده نشد و چون بسامد رسانهای نیافت؛ اما امروز این تجربه دیده شد.